مسجدپنج تن آل عبا



ریشه تاریخی

اربعین به معنای چهلم است، و ۲۰ صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین می‌نامند.[۱] اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است.[۲] در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کرده‌اند.[۳]

حضور جابر در کربلا

امام حسن عسکری(ع):

نشانه های مؤمن پنج چیز است:

  • خواندن ۵۱ رکعت نماز، (۱۷ رکعت واجب(نمازهای یومیه) و ۳۴ رکعت مستحب نافله‌های روزانه در هر شب و روز)
  • زیارت اربعین.
  • انگشتر به دست راست کردن.
  • پیشانی را در سجده بر خاک نهادن.
  • بلند گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»[۴]

جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته می‌شود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی ۲۰ صفر سال ۶۱ق، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.[۵]

بازگشت اسیران کربلا

نوشتار اصلی: اسیران کربلا

برخی معتقدند اسیران کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین(۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا) به کربلا رسیدند و در آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی ازبنی‌هاشم را نیز دیده‌اند و از آنجا به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس آمده است.[۶]

گروهی دیگر معتقدند به دلیل دوری مسافت، اینکه بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند ممکن نبوده است، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نبوده است. محدث نوری[۷] و شیخ عباس قمی[۸] طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این برخی بر این باورند که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست.[۹]

گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای بازماندگان به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند.[نیازمند منبع] برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند.[۱۰]

زیارت اربعین

نوشتار اصلی: زیارت اربعین

در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است.[۱۱]

هم چنین زیارت‌نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است.[۱۲] شیخ عباس قمی این زیارت‌نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.[۱۳]

به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «مَرَدّ الرَّأس» نیز خوانده می‌شود.[۱۴] مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.[نیازمند منبع]

راهپیمایی اربعین

نوشتار اصلی: راهپیمایی اربعین

قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء می‌نویسد: حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان امامان معصوم(ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند.[۱۵] توصیه به زیارت اربعین باعث شده است که شیعیان به ویژه ساکنان عراق، از نقاط مختلف این کشور به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً به صورت پیاده صورت می‌گیرد یکی از پرجمعیت‌ترین راهپیمایی‌ها در جهان شمرده می‌شود. پس از سقوط حزب بعث عراق جمعیت این زائران چند برابر شده است، به طوری که در سال ۱۳۹۳ش پیش‌بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود.[۱۶] برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون شیعه در کربلا برای زیارت اربعین سال ۱۴۳۵ق/۱۳۹۲ش خبر داده‌اند.[۱۷]

این تعداد در سال ۱۳۹۳ حدود ۲۰ میلیون گزارش شده است[۱۸] و در سال ۱۳۹۴ش این تعداد به ۲۷ میلیون نفر رسیده‌است.[۱۹]

آمار وزارت کشور عراق حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۲ش دست‌کم یک میلیون و ۳۰۰ هزار زائر خارجی به عراق آمده و در راهپیمایی اربعین شرکت کرده‌اند.[۲۰]

انتفاضه اربعین

نوشتار اصلی: انتفاضه صفر عراق

حزب بعث برگزاری مراسم‌های مذهبی را محدود کرد و همچنین هر نوع برقراری موکب و پیاده‌روی به کربلا ممنوع شد.[۲۱] با این وجود مردم نجف در ۱۵ صفر ۱۳۹۸قمری برابر با ۱۹۷۷میلادی آماده برگزاری مراسم پیاده‌روی اربعین شدند.[۲۲] کاروان سی‌هزار نفری به سمت کربلاء حرکت کرد. این حرکت از ابتدا با برخورد حکومت مواجه شده و تعدادی شهید شدند. در نهایت در مسیر نجف به کربلا، نیروهای ارتش حمله کرده، هزاران نفر را بازداشت کردند.[۲۳] تعدادی کشته شدند، برخی به اعدام و برخی دیگر به حبس ابد محکوم گردیدند. سید محمد باقر صدر وسید محمد باقر حکیم در این انتفاضه نقش داشتند.[۲۴] امام خمینی نیز این قیام مردمی را تأیید کرد.[۲۵]


۴  نفر تروریست از چند روز قبل از برگزاری رژه نیروهای مسلح در اهواز در نزدیکی محل برگزاری رژه سلاح‌هایی مخفی کرده بودند و امروز در پوشش مردمی خود را نزدیک به محل برگزاری رژه (پارکی در نزدیکی جایگاه رژه) کردند.

وی با بیان اینکه سلاح این تروریست‌ها کلاشینکف بوده ادامه این ۴ تروریست با سلاح خود به سمت جایگاه رژه تیراندازی و مردم را به رگبار بستند که تعدادی از این تیرها به رژه روندگان و تماشاچیان حاضر در محل برگزاری رژه اصابت کرد و منجر به شهادت  و مجروح شدن عده‌ای از این افراد شد که در میان این افراد دختری خردسال و یک جانباز دیده می‌شود.

سخنگوی ارشد نیروهای مسلح همچنین با اشاره به عکس‌العمل نیروهای امنیتی حاضر در محل برگزاری رژه خاطرنشان کرد: تروریست‌ها با عکس‌العمل خیلی سریع و قاطع نیروهای امنیتی مواجه شدند و این نیروها با وجود اینکه تعداد زیادی از مردم در محل حادثه حضور داشتند و در این شرایط محدودیت‌هایی برای مقابل با تروریست‌ها وجود داشت بلافاصله با دقت و سرعت عمل بسیار بالا سه تن از تروریست‌ها را درجا به درک واصل کردند و یک نفر را نیز مجروح و دستگیر کردند که این فرد نیز پس از انتقال به بیمارستان به دلیل جراحات وارده به درک واصل شد.


به گزارش کانون فرهنگی هنری عمار مسجد پنج تن آل عبا کوی آیت الله غفاری : کارگاه آموزش عکاسی با موبایل ، ویژه کانون های فرهنگی هنری بندرعباس با موضوع محرم برگزار میگردد. این کارگاه با همکاری سازمان فضای سراج ، کانون فرهنگی هنری عمار ، و دبیرخانه کانون های مساجد استان برگزار میگردد.

این کارگاه با حضور بیش از ۷۰ نفر از مسئولین فضای مجازی و رسانه ی کانون های فرهنگی هنری شهرستان بندرعباس با محوریت کانون شاخص فضای مجازی رسانه (کانون فرهنگی هنری عمار) برگزار میکردد.

آخرین مهلت ثبت نام این کارگاه چهارشنبه تاریخ ۲۴/۰۶/۹۷ می باشد 
و زمان برگزاری این کارگاه روز شنبه و یکشنبه بتاریخ ۱۷ و ۱۸ شهریور ماه می باشد


ابراهیم و اسماعیل آرام آرام قدم برمی‌دارند. و پرنده‌ها از امتداد گامهایشان پرواز می‌کنند. قدم بر می‌دارند و در تمام ثانیه‌های پیشرو باران می‌بارد. آسمان سنگین است. خورشید چشمانش را می‌بندد و زمین در درون خود به خود می‌پیچد. همه از درد و رنج پدری که پسرش را به قربانگاه می‌برد. سخت است دل کندن، سخت است ندیدن و نبودن اما خدا خواسته است و این ابراهیم نبی است که از شوق رضایت پروردگار تنها پسرش را به قربانگاه می‌برد و عشق مثل پروانه‌ای بیخبر روی شانه‌اش می‌نشیندستاره‌ها به زمین می‌آیند و ماه پیشانی بلندش را سجده می‌کند.

ابراهیم علیه السلام می‌رود تا در مسلخ عشق پسرش اسماعیل را به اذن خدا قربانی کند. می‌رود تا رها شود از تعلقات زمین تا برسد به آسمان برسد به ملکوت خدامی‌رود تا رها شود از بندهای نیاز تا به بی‌نیازی پروردگارش متصل شود. تا عشق برای همیشه سبز باشد و بندگی تا ابد شکوفه بار.

(عید قربان یکی از اعیاد بزرگ و گرامی مسلمانان است که برابر با روز دهم ذی حجه می‌باشد. بنابر روایات و آیات قرآنی در چنین روزی خداوند به ابراهیم نبی امر فرمود تا فرزندش اسماعیل را به درگاه خداوند قربانی کند. ابراهیم اسماعیل را به قربانگاه برد و خداوند قوچی را فرستاد تا ابراهیم نبی آن را به جای اسماعیل ذبح کند. سنّت قربانى کردن در روز عید قربان در سرزمین منا به یاد آن رخداد است. عید قربان در کشورهای اسلامی، تعطیل رسمی است و مسلمانان در این روز جشن می‌گیرند.)

 


روزها و شب‌ها، بستر رخدادها هستند. طلوع و غروب وقایع، در بخشى از زمان صورت مى‏بندد و زمان و لحظه‏ها، هفته‏ها و ماه‏ها، و سال‌ها و قرن‌ها، مخلوق خدا، مولود طبیعت، مرهون نظام جارى و حرکات موزون عالم است و به ظاهر هیچ فرقى میان آن‌ها نیست. ولى قرآن کریم، همه ایام را یکسان نمى‏بیند. برخى از آن‌ها را ایام مبارک و مقدس مى‏داند که ماه رمضان و شب‌های قدر از جمله آن‌هاست.

در منظر قرآن، شب قدر، شب باارزش و پرفضیلت و با امور مهم و باعظمتى همراه است؛ همانند نزولِ اجمالى قرآن، پیدایش افاضات باطنى و فضاى خاصّ معنوى، تقدیر و تعیین سرنوشت‌ها، تدبیر و برنامه‌ریزى‏هاى جدید و نزول جبرئیل و فرشته‏ها.

عبادت در آن شب، بالغ بر هشتاد سال ارزش دارد و قابل قیاس با سایر شب‌ها نیست. در چنین شبى خداوند بال رحمت مى‏گشاید و بندگان خود را در رواق آن مى‏نشاند و مؤمنان و عبادت‌گران را مشمول رحمت خاص خود مى‏سازد.

شب قدر، قدر و قیمت بى‏شمار دارد. در کلمات محدود نمى‏گنجد و کند و کاو مضاعف مى‏طلبد تا در این باره به سؤالات مهمى پاسخ دهد از قبیل اینکه:

 فلسفه وجودى شب قدر چیست و چرا قدر نامیده مى‏شود؛ و چه ویژگی‌هایی دارد؟

آیا شب قدر پیش از اسلام نیز بوده است و آیا تنها یک بار اتفاق افتاده یا هر سال تکرار مى‏شود؟

ارزش عبادى آن چقدر است؟

در آن شب، فرشته‏ها و روح‌الامین به چه کسى و به چه هدفى نازل مى‏شوند؟

اصولاً چه اعمالى در آن شب توصیه شده و پیشوایان دینى چه سیره‏اى در آن داشته‏اند و آیا شب قدر، در قالب غیبى هم قابل تفسیر است؟

 مفهوم شناسی

 «قدر» در لغت به معناى اندازه کردن، مقدر ساختن، قرار دادن چیزى به تعداد مخصوص و به شکل و شیوه مخصوص است. همچنین به معناى تعدیل کردن، به مقدار معینى قرار دادن، تقدیر و تدبیر امور خلقت، حکم و قضا و به مفهوم اندازه معین طبق مصلحت و به مقتضاى حکمت است. پس شب قدر یعنى شب مخصوص رقم زدن سرنوشت انسان و برنامه‌ریزى کردن[1]. به همین جهت آن را شب قدر مى‏نامند؛ چون خداوند آنچه را در طول سال انجام خواهد گرفت، در آن شب، تقدیر و تعیین مى‏کند، همانند حیات و مرگ، خیر و شر، طاعت و عصیان، سعادت و شقاوت، توسعه و تنگى رزق و معیشت[2] و. و این گفتار، عصاره و مضمون آیه چهارم سوره «دخان» است که به صراحت بیان شده است:

«فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ

در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مى‏گردد».[3]

 پیدایش شب قدر

 رسم دیرینه دولت‏ها است که در مجالس قانون‌گذاری و تصمیم‏گیرى، بودجه و برنامه‏هاى اقتصادى را به مدت یکسال تعیین مى‏کنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند. گویى این رسم، از نظامى برگرفته شده که در سراسر هستى جارى است. خداوند برنامه هر کسى را به تناسب شأن و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین مى‏کند و فلسفه وجودى شب قدر هم، همین است. زیرا ملت‌های فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلند، و ثبات ندارند و مدت‌ها به دور خود مى‏چرخند و ره به جایى نمى‏برند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمى‏یابند.

نظر به ضرورت برنامه‌ریزى است که خداوند در مقطع خاص و مبارکى، با تلاش و اراده خود افراد، براى آن‌ها، برنامه‌ریزى مى‏کند، تا در چارچوب آن حرکت کنند. تاریخ و تجربه، به خوبى نشان داده است که جهش‌های نابه‌هنگام، و پیشرفت‌های غیرمنتظره و پیش از مقتضاى زمان، در پرتو انوار لیلة‌القدرها و الهامات غیبى بوده است که در تاریک‏ترین زمان، براى اولیاء خدا و پیامبران میسر شده است.

پیدایش و پیشرفت حیرت‏انگیز آیین اسلام، در تاریکى جاهلیت عرب، در لیلة‌القدر درخشید و یک شبه راه هزار ساله پیمود.[4]

پس فلسفه وجودى شب قدر این است که خداوند متعال مى‏خواهد انسان‏ها به ویژه مسلمانان، به سبب محبوبیتشان در نزد خدا، خود در این شب تعیین سرنوشت و زمان تدبیر و برنامه‏ریزى، نقش لازم را در تعیین مقدرات خویش ایفا کنند.

همچنین از انسان‌ها، سلب اختیار نشود و از شب قدر و تعیین تقدیر، بوى جبر نیاید و بشر راهِ جبر نپیماید؛ زیرا تقدیر هیچ‏گونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگی‌ها و لیاقت‌های افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکى نیت و اعمال آن‌هاست؛ یعنى براى هر کس آن مقدر مى‏کنند که لایق آن است، یا به تعبیر دیگر زمینه‌هایش از ناحیه خود او فراهم شده باشد، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد بلکه تأکیدى بر آن است.[5]

  ویژگی‌هاى شب قدر

  قرآن براى شب قدر، ویژگی‌ها و برجستگی‌هایی قائل است که آن را از دیگر شب‌ها ممتاز مى‏کند و ما به بیان گذراى هر یک از آن‌ها مى‏پردازیم:

 1. نزول قرآن: بدون تردید قرآن در شب قدر نازل شده است:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[6]

و بدون شک، شب قدر در ماه رمضان قرار دارد:

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ»[7]

از بافت و پیوست این دو آیه برمى‏آید که اولاً شب قدر به یقین یکى از شب‌های ماه مبارک رمضان است. ثانیاً مجموع قرآن در آن نازل شده است نه جزئى از آن و نه آیات آغازین آن؛ که برخى بر آن و برخى بر این نظر، اصرار مى‏ورزند.

تأکید بر این نکته ضرورى است که نزول همه قرآن، در شب قدر، منافاتى با نزول تدریجى آن در طول بیست و سه سال دوران رسالت ندارد زیرا خود قرآن شاهد صادق است که آیات آن دو بار و به دو شکل نازل شده است:

الف ـ نزول دفعى و یکباره در ماه رمضان و در شب قدر به صورت نور، و بسیط و بسته و به دور از قالب مادى و حروف و کلمات؛ و به دیگر بیان، به صورت اجمال و فشرده و فهرست‏وار.

ب ـ نزول تدریجى، تفصیلى و به صورت باز و گسترده و به مقتضاى زمینه و زمان و رویداد خاص. این مطلب به دو دلیل قابل اثبات است:

نخست: دلالت قرآن: برخى از آیات بر این دو نزول دلالت روشنى دارد:

«کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ»[8]

کتابى است که آیات آن استوار گشته (و به هم پیوسته) سپس از جانب خداى حکیم و آگاه تفصیل داده شده است.

این آیه، از نزول اول به عنوان نزول تحکیم یافته و استوار و به هم پیوسته (= اُحکمت) و از نزول دوم که با تأخیر و فاصله زیادى از نزول اول صورت گرفته با کلمه «فُصِّلت» (= تفصیل داده شده) تعبیر مى‏کند.


زیارت نامه امام حسین علیه السلام

دریافت صوتی


السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا قَتیلَ اللّهِ وَابْنَ قَتیلِهِ *

السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللّهِ المَوْتُورَ فِی السَّماواتِ

وَالأَرْضِ * اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فی الْخُلْدِ وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اَظِلَّهُ العَرْشِ * وَبَکى لَهُ

جَمیعُ الْخَلائِقِ * وَبَکَتْ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ السَّبْعُ وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ

* وَمَنْ یَـتَـقَلَّبُ فی الْجَنَّهِ وَالنّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنا * وَما یُرى وَما لا یُرى * اَشْهَدُ اَنَّکَ

حُجَّهُ اللّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ *وَاَشْهَدُ اَنَّکَ قَتیلُ اللّهِ وَابْنُ قَتیلِهِ * وَاَشْهَدُ اَنَّکَ ثارُ اللّهِ

وَابْنُ ثارِهِ *وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وِتْرُ اللّهِ الْمَوْتُورُ فِی السَّماواتِ وَالاَْرضِ * وَاَشْهَدُ اَنَّکَ

قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَوَفَیْتَ وَاَوْفَیْتَ * وَجاهَدْتَ فی سَبیلِ اللّهِ وَمَضَیْتَ لِلَّذی کُنْتَ عَلَیْهِ

شَهیداً وَمُسْتَشْهَداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً * اَنَا عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاکَ وَفی طاعَتِکَ وَالْوافِدُ

اِلَیْکَ * اَلْتَمِسُ کَمالَ الْمَنْزِلَهِ عِنْدَ اللّهِ وَثَباتَ الْقَدَمِ فِی الْهِجْرَهِ اِلَیْکَ * وَالسَّبیلَ

الَّذی لا یَخْتَلِجُ دُونَکَ مِنَ الدُّخُولِ فی کَفالَتِکَ الَّتی اُمِرْتَ بِها * مَنْ اَرادَ اللّهَ بَدَأَ

بِکُمْ * بِکُمْ یُبَیِّنُ اللّهُ الْکَذِبَ * وَبِکُمْ یُباعِدُ اللّهُ اَّمانَ الْکَلِبَ * وَبِکُمْ فَتَحَ اللّهُ * وَبِکُمْ

یَخْتِمُ اللّهُ * وَبِکُمْ یَمْحَقُ ما یَشآءُ * وَبِکُمْ یُـثْبِتُ * وَبِکُمْ یَفُکُّ الذُّلَّ مِنْ رِقابِنا *

وَبِکُم یُدْرِکُ اللّهُ تِرَهَ کُلِّ مُؤمِن یُطْلَبُ بِها * وَبِکُمْ تُنْبِتُ الاَْرْضُ اَشجارَها * وَبِکُمْ تُخْرِجُ

الاَْرْضُ ثِمارَها* وَبِکُمْ تُنْزِلُ السَّماءُ قَطْرَها وَرِزْقَها * وَبِکُمْ یَکْشِفُ اللّهُ الْکَرْبَ

*وَبِکُمْ یُنَزِّلُ اللّهُ الْغَیْثَ * وَبِکُمْ تُسَبِّحُ الأَْرضُ الَّتی تَحْمِلُ اَبْدانَـکُمْ وَتَسْتَقِرُّ جِبالُها

عَلى مَراسیها * اِرادَهُ الرَّبِّ فی مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهْبِطُ اِلَیْکُمْ وَتَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ

* وَالصّادِرُ عَمّا فُصِّلَ مِنْ اَحْکامِ العِبادِ * لُعِنَتْ اُمَّهٌ قَتَلَتْکُمْ * وَاُمَّهٌ خالَفَتْکُمْ * وَاُمَّهٌ

جَحَدَتْ وِلایَتَکُمْ * وَاُمَّهٌ ظاهَرَتْ عَلَیْکُمْ *وَاُمَّهٌ شَهِدَتْ وَلَمْ تُسْتَشْهَدْ * اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی

جَعَلَ النّارَ مَأواهُمُ وَبِئْسَ وِرْدُ الْوارِدینَ * وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ * وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

پس سه مرتبه بگو: وَصَلّى اللّهُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، پس بگو سه مرتبه: اَنَا اِلَى اللّهِ مِمَّنْ خالَفَکَ بَریءٌ.


پس مى روى به نزد قبر فرزند آن حضرت علىّ بن الحسین(علیهما السلام) که در نزد پاى پدرش مدفون است و

مى گویى:

السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، السَّلامُ

عَلَیْکَ یَابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ * السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ خَدیجَهَ وَفاطِمَهَ.

پس مى گویى سه مرتبه: صَلَّى اللّهُ عَلَیْکَ، و سه مرتبه: لَعَنَ اللّه مَنْ قَتَلَکَ *و سه مرتبه: اَنَا اِلَى اللّهِ مِنْهُمْ

بَریءٌ.


پس برمى خیزى و اشاره مى کنى با دست خود به سوى شهدا(رحمهم الله) و مى گویى سه مرتبه: السَّلامُ

عَلَیْکُمْ، پس مى گویى: فُزْتُمْ وَاللّهِ فُزْتُمْ وَاللّهِ فَلَیْتَ اَنّی مَعَکُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً،

 


سوگواران حسینی در محله آیت اغفاری در روز عاشورا با به راه انداختن دسته جات و هیات های عزاداری شور و شعور حسینی را به نمایش گذاشتند.

امام حسین(ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری قمری در خانه حضرت امیرالمومنین(ع) پیشوای اول شیعیان و حضرت فاطمه زهرا(س) یگانه دختر رسول اکرم(ص) در مدینه دیده به جهان گشود.

در روز دهم محرم (عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری، امام حسین(ع) و یارانش که ۷۲ تن بودند در راه دین اسلام و ترویج آموزه‌های آن، احیای احکام دین و زدودن انواع انحراف‌های دینی، با رشادت و دلاوری در دشت کربلا به شهادت رسیدند و درس آزادی و ولایتمداری را در تاریخ ماندگار کردند.

روزعاشورامحرم98

روزعاشورامحرم98


دیشب به سرم بازهوای دگرافتاد

درخواب مراسوی خراسان گذرافتاد

چشم به ضریح شه والاگهرافتاد

                                                این شعرهمان لحظه مرادرنظرافتاد

                                                باآل علی هرکه درافتادورافتاد

این قبرغریب الغرباخسروطوس است

این این قبرمغیث الضغفا شمس وشموس است

خاک دراومرجع ارواح نفوس است

                                                بایدزره صدق به این خاک درافتاد

                                                باآل علی هرکه درافتادورافتاد

اولادعلی شافع یوم عرصاتند

دارای مقامات رفیع الدرجاتند

درروزقیامت همه اسباب نجاتند

                                                ای وای برآنکس که بدین دوده درافتاد

                                                باآل علی هرکه درافتادورافتاد

هرکس که به این سلسلهء پاک جفاکرد

بدکرد، نفهمیدغلط کردوخطاکرد

دیدی که یزیدازستم وکینه چهاکرد؟

                                                آخربدرک رفت وبه جانش شررافتاد

                                                باآل علی هرکه درافتادورافتاد


یا صاحب امان عجل علی ظهورک
چگونه باور کنم خبر رفتنت را سردار؟ 
پاشو مگر نمی بینی شامیان دور علی را گرفته اند؟
پاشو برادر
دلم رفته بین الحرمین
کنار علقمه
بند بند وجودم دم گرفته" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
پاشو دلمان برای لبخندت
برای بصیرتت
برای آرزوهای شهادتت تنگ‌ می شود
پاشو امیر لشگر ایران
پاشو هنوز فتوحات زیادی باقی مانده
پاشو دلم برای خم ابرویت تنگ شده
برای اخم های پرصلابت
برای فرماندهی پر صلابتت
چگونه باور کنم رفتنت را!؟
آنقدر در کوه ها و بیابان ها به دنبال شهادت گشتی
تا آخر تو را در آغوش گرفت
تو شهید زنده بودی
و حالا یارانت دورت را گرفته اند
قسم به حرمت حضرت مادر
برای هر قطره خونت باید هزینه ها بدهند
حاج قاسم، بشنو
"بسم الله القاسم الجبارین" را پشت بی سیم می گویند!
علم بر روی زمین نمی ماند

(سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی)


رهبرانقلاب پس ازکاشت درخت ضمن تأکید و توصیه بر رعایت مسائل بهداشتی و نکات گفته شود توسط پزشکان جهت پیشگیری از ویروس کرونا فرمودند: «البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است، اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلا‌های بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.»

به همین منظور در ادامه متن دعای هفتم صحیفه سجادیه و ترجمه وهمراه بافایل صوتی آن تقدیم می‌گردد:

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْکَرْبِ: یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.

ترجمه دعای هفتم؛ نیایش آن حضرت در کار‌های مهم‌: ای آنکه گرهِ کار‌های فرو بسته به سر انگشت تو گشوده می‌شود، و‌ای آن که سختیِ دشواری‌ها با تو آسان می‌گردد، و‌ای آن که راه گریز به سوی رهایی و آسودگی را از تو باید خواست. سختی‌ها به قدرت تو به نرمی گرایند و به لطف تو اسباب کار‌ها فراهم آیند. فرمانِ الاهی به نیروی تو به انجام رسد، و چیزها، به اراده‌ی تو موجود شوند. و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که بگویی، رو بگردانند. تویی آن که در کار‌های مهم بخوانندش، و در ناگواری‌ها بدو پناه برند. هیچ بلایی از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگردانی، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.‌ای پروردگار من، اینک بلایی بر سرم فرود آمده که سنگینی‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردی گرفتار آمده‌ام که با آن مدارا نتوانم کرد. این همه را تو به نیروی خویش بر من وارد آورده‌ای و به سوی من روان کرده‌ای. آنچه تو بر من وارد آورده‌ای، هیچ کس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوی من روان کرده‌ای، هیچ کس برنگرداند. دری را که تو بسته باشی. کَس نگشاید، و دری را که تو گشوده باشی، کَس نتواند بست. آن کار را که تو دشوار کنی، هیچ کس آسان نکند، و آن کس را که تو خوار گردانی، کسی مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست.‌ای پروردگار من، به احسانِ خویش دَرِ آسایش به روی من بگشا، و به نیروی خود، سختیِ اندوهم را درهم شکن، و در آنچه زبان شکایت بدان گشوده‌ام، به نیکی بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شیرینیِ استجابت بچشان، و از پیشِ خود، رحمت و گشایشی دلخواه به من ده، و راه بیرون شدن از این گرفتاری را پیش پایم نِه؛ و مرا به سبب گرفتاری، از انجام دادنِ واجبات و پیروی آیین خود بازمدار.‌ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی‌طاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو می‌توانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم،‌ای صاحب عرش بزرگ.

  دریافت صوتی 

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Matt دو سوم،خصوصی pipeiranmanhol Erin مکتب الصادق علیه السلام هوم استايل ... لاغری و تناسب اندام اشپزی