روزها و شبها، بستر رخدادها هستند. طلوع و غروب وقایع، در بخشى از زمان صورت مىبندد و زمان و لحظهها، هفتهها و ماهها، و سالها و قرنها، مخلوق خدا، مولود طبیعت، مرهون نظام جارى و حرکات موزون عالم است و به ظاهر هیچ فرقى میان آنها نیست. ولى قرآن کریم، همه ایام را یکسان نمىبیند. برخى از آنها را ایام مبارک و مقدس مىداند که ماه رمضان و شبهای قدر از جمله آنهاست.
در منظر قرآن، شب قدر، شب باارزش و پرفضیلت و با امور مهم و باعظمتى همراه است؛ همانند نزولِ اجمالى قرآن، پیدایش افاضات باطنى و فضاى خاصّ معنوى، تقدیر و تعیین سرنوشتها، تدبیر و برنامهریزىهاى جدید و نزول جبرئیل و فرشتهها.
عبادت در آن شب، بالغ بر هشتاد سال ارزش دارد و قابل قیاس با سایر شبها نیست. در چنین شبى خداوند بال رحمت مىگشاید و بندگان خود را در رواق آن مىنشاند و مؤمنان و عبادتگران را مشمول رحمت خاص خود مىسازد.
شب قدر، قدر و قیمت بىشمار دارد. در کلمات محدود نمىگنجد و کند و کاو مضاعف مىطلبد تا در این باره به سؤالات مهمى پاسخ دهد از قبیل اینکه:
فلسفه وجودى شب قدر چیست و چرا قدر نامیده مىشود؛ و چه ویژگیهایی دارد؟
آیا شب قدر پیش از اسلام نیز بوده است و آیا تنها یک بار اتفاق افتاده یا هر سال تکرار مىشود؟
ارزش عبادى آن چقدر است؟
در آن شب، فرشتهها و روحالامین به چه کسى و به چه هدفى نازل مىشوند؟
اصولاً چه اعمالى در آن شب توصیه شده و پیشوایان دینى چه سیرهاى در آن داشتهاند و آیا شب قدر، در قالب غیبى هم قابل تفسیر است؟
مفهوم شناسی
«قدر» در لغت به معناى اندازه کردن، مقدر ساختن، قرار دادن چیزى به تعداد مخصوص و به شکل و شیوه مخصوص است. همچنین به معناى تعدیل کردن، به مقدار معینى قرار دادن، تقدیر و تدبیر امور خلقت، حکم و قضا و به مفهوم اندازه معین طبق مصلحت و به مقتضاى حکمت است. پس شب قدر یعنى شب مخصوص رقم زدن سرنوشت انسان و برنامهریزى کردن[1]. به همین جهت آن را شب قدر مىنامند؛ چون خداوند آنچه را در طول سال انجام خواهد گرفت، در آن شب، تقدیر و تعیین مىکند، همانند حیات و مرگ، خیر و شر، طاعت و عصیان، سعادت و شقاوت، توسعه و تنگى رزق و معیشت[2] و. و این گفتار، عصاره و مضمون آیه چهارم سوره «دخان» است که به صراحت بیان شده است:
«فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ
در آن شب هر امرى بر اساس حکمت (الهى) تدبیر و جدا مىگردد».[3]
پیدایش شب قدر
رسم دیرینه دولتها است که در مجالس قانونگذاری و تصمیمگیرى، بودجه و برنامههاى اقتصادى را به مدت یکسال تعیین مىکنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند. گویى این رسم، از نظامى برگرفته شده که در سراسر هستى جارى است. خداوند برنامه هر کسى را به تناسب شأن و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین مىکند و فلسفه وجودى شب قدر هم، همین است. زیرا ملتهای فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلند، و ثبات ندارند و مدتها به دور خود مىچرخند و ره به جایى نمىبرند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمىیابند.
نظر به ضرورت برنامهریزى است که خداوند در مقطع خاص و مبارکى، با تلاش و اراده خود افراد، براى آنها، برنامهریزى مىکند، تا در چارچوب آن حرکت کنند. تاریخ و تجربه، به خوبى نشان داده است که جهشهای نابههنگام، و پیشرفتهای غیرمنتظره و پیش از مقتضاى زمان، در پرتو انوار لیلةالقدرها و الهامات غیبى بوده است که در تاریکترین زمان، براى اولیاء خدا و پیامبران میسر شده است.
پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز آیین اسلام، در تاریکى جاهلیت عرب، در لیلةالقدر درخشید و یک شبه راه هزار ساله پیمود.[4]
پس فلسفه وجودى شب قدر این است که خداوند متعال مىخواهد انسانها به ویژه مسلمانان، به سبب محبوبیتشان در نزد خدا، خود در این شب تعیین سرنوشت و زمان تدبیر و برنامهریزى، نقش لازم را در تعیین مقدرات خویش ایفا کنند.
همچنین از انسانها، سلب اختیار نشود و از شب قدر و تعیین تقدیر، بوى جبر نیاید و بشر راهِ جبر نپیماید؛ زیرا تقدیر هیچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مسئله اختیار ندارد، چرا که تقدیر الهى به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگیها و لیاقتهای افراد و میزان ایمان و تقوا و پاکى نیت و اعمال آنهاست؛ یعنى براى هر کس آن مقدر مىکنند که لایق آن است، یا به تعبیر دیگر زمینههایش از ناحیه خود او فراهم شده باشد، و این نه تنها منافاتى با اختیار ندارد بلکه تأکیدى بر آن است.[5]
ویژگیهاى شب قدر
قرآن براى شب قدر، ویژگیها و برجستگیهایی قائل است که آن را از دیگر شبها ممتاز مىکند و ما به بیان گذراى هر یک از آنها مىپردازیم:
1. نزول قرآن: بدون تردید قرآن در شب قدر نازل شده است:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[6]
و بدون شک، شب قدر در ماه رمضان قرار دارد:
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ»[7]
از بافت و پیوست این دو آیه برمىآید که اولاً شب قدر به یقین یکى از شبهای ماه مبارک رمضان است. ثانیاً مجموع قرآن در آن نازل شده است نه جزئى از آن و نه آیات آغازین آن؛ که برخى بر آن و برخى بر این نظر، اصرار مىورزند.
تأکید بر این نکته ضرورى است که نزول همه قرآن، در شب قدر، منافاتى با نزول تدریجى آن در طول بیست و سه سال دوران رسالت ندارد زیرا خود قرآن شاهد صادق است که آیات آن دو بار و به دو شکل نازل شده است:
الف ـ نزول دفعى و یکباره در ماه رمضان و در شب قدر به صورت نور، و بسیط و بسته و به دور از قالب مادى و حروف و کلمات؛ و به دیگر بیان، به صورت اجمال و فشرده و فهرستوار.
ب ـ نزول تدریجى، تفصیلى و به صورت باز و گسترده و به مقتضاى زمینه و زمان و رویداد خاص. این مطلب به دو دلیل قابل اثبات است:
نخست: دلالت قرآن: برخى از آیات بر این دو نزول دلالت روشنى دارد:
«کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ»[8]
کتابى است که آیات آن استوار گشته (و به هم پیوسته) سپس از جانب خداى حکیم و آگاه تفصیل داده شده است.
این آیه، از نزول اول به عنوان نزول تحکیم یافته و استوار و به هم پیوسته (= اُحکمت) و از نزول دوم که با تأخیر و فاصله زیادى از نزول اول صورت گرفته با کلمه «فُصِّلت» (= تفصیل داده شده) تعبیر مىکند.
درباره این سایت